|
رتبه کلی: 2901
|
|
|
اگــــــــر مـــ بــیــنــــ هــنـــــــوز تــنــهــــــام ...
اگــــــــر مـــ بــیــنــــ هــنـــــــوز تــنــهــــــام ... بـــــــ خــــــاطـــــــــر عــشـــــق تــــــو نــیــســـت !! مــن فــقـــــــط مـــــ تــــــرســـــــم ؛ مــــ تـــــــرســـــــم هـــمـــــــ مــثـــــل تــــــو بـــــاشــــــنـد . . . !!...
تاریخ درج:
۹۲/۰۶/۲۳ - ۰۳:۳۱ 3 نظر , 194
بازدید
به تو عادت دارم...
به تو عادت دارم
مثل پروانه به آتش
مثل عابد به عبادت
و تو هر لحظه که از من دوری
من به ویرانگری فاصله می اندیشم
در کتاب احساس،
واژه فاصله یک فاجعه معنا شده است
تو توانایی آن را داری که به این
فاجعه پایان بخشی.
...
تاریخ درج:
۹۲/۰۵/۱۳ - ۱۲:۰۱ 4 نظر , 187
بازدید
من دارم سعی میکنم...
در کنار تنگ شفاف بلور...
در کنار تنگ شفاف بلور
در میان کوچه ی سبز خیال
شادیت حس قشنگی ست
که من می طلبم
...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۲۸ - ۱۷:۰۰ 5 نظر , 229
بازدید
نقاشی های زیبا و بی نظیر کف دست
اگه به نظرت قشنگ اومد like بزن........
اگه نزنی حلالت نمیکنم!!!!!!!!!!">">">
نقاشی های زیبا و بی نظیر کف دست
...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۲۵ - ۱۵:۲۷ 10 نظر , 217
بازدید
....
گفته بودی میمانی!
اما انگار صدایت قطع و وصل شده بود و گفته بودی..
مهمانی!!
...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۲۰ - ۰۲:۵۲ 5 نظر , 175
بازدید
ما به هم نمی رسیم...
ما به هم نمی رسیم
امّا
بهترین غریبه ات می مانم
که تو را همیشه دوست خواهد داشت . . .
...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۱۴ - ۲۳:۱۲ 6 نظر , 225
بازدید
پسر به دختر : اعتمادتو به من ثابت کن ...
پسر به دختر : اعتمادتو به من ثابت کن همان لحظه دختر خود را عریان و لخت مادر زاد کرددختر به پسر : حال تو اعتمادتو به من ثابت کن پسر تمام لباس هایش را تنش کرد یادمان باشد وقتی میگوییم تا آخرش هسیتم ، آخرش بستن کمربندمان نباشد ...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۰۶ - ۱۶:۰۳ 6 نظر , 9
بازدید
همیــشه تو دلــت میگفــتی:
همیــشه تو دلــت میگفــتی:این مــگه باچــند نــفر دوســته که همیــــشه آنلایــنه؟ یه جمــله همــیشه یادت باشــه:همیــشه آنلایــن تــرین ها تنــــهاترینــــند
...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۰۶ - ۱۵:۵۹ 4 نظر , 244
بازدید
دلم یک دنیا تنهایی میخواهد...
دلم یک دنیا تنهایی میخواهدبا یه عالمه توو تمام گوشه کنارهای اغوشت
...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۰۵ - ۲۳:۴۴ 6 نظر , 200
بازدید
روزی یک مرد ثروتمند...
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به یک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی می کنند چقدر فقیر هستند . آن ها یک روز و یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند .در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید : نظرت در مورد مسافرت مان چه بود ؟ پسر پاسخ داد : عالی بود پدر !....
...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۰۵ - ۲۳:۴۲ 6 نظر , 203
بازدید
مرد فقیری بود که همسرش کره می ساخت...
مرد فقیری بود که همسرش کره می ساخت و او آنرا به یکی از بقالی های شهر می فروخت
آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویی می ساخت.
مرد آنرا به یکی از بقالی های شهر می فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را می خرید.
روزی مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها ...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۰۵ - ۰۱:۵۰ 9 نظر , 271
بازدید
وقتی عاشقش شدم که دیدم...
وقتی عاشقش شدم که دیدم
هیچوقت دلمو نشکست
هیچوقت بهم نه نگفت
همیشه در جواب بچه بازیهام
خندید و گفت: عاشق همین کاراتم...
...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۰۵ - ۰۰:۳۸ 13 نظر , 228
بازدید
مااااااااادر...
مادر یعنی وقتی از شیمی در مانش برگشت غذایی رو که پسرش هوس کرده بود را درست کرد">خداکنه آغوش گرم مادر هیچ موقع برا کسی حسرت نشهمادر است دیگر..... گاهی دلش خیلی برا فرزندش تنگ میشهبه سلامتی مادر پیری که هنوزم دم در به امید اومدن فرزندانشهسخت ترین و بدترین ثانیه های زندگیم زمانی است که مادرم گریه ...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۰۴ - ۱۷:۳۱ 3 نظر , 191
بازدید
خاطرات دهه شصتی ها ...
خاطرات دهه شصتی ها
نسل ما یعنی... خاله بازی با چادرای مامانامون تو کوچه. یعنی بیدار شدن با بوی نفت بخاری نفتی. یعنی بوی نون پنیر و نارنگی تو کیف. یعنی فوتبال دستی. یعنی مانتو خفاشی با اپول. یعنی توپ دولایه رنگی پلاستیکی. یعنی صف نون ...
آقای سک سکه رو کی یادشه ؟!
یادش بخیر .....چقدر ساده ...
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۰۴ - ۱۷:۱۷ 10 نظر , 292
بازدید
|
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
|