خانومی هنگام بیرون رفتن برای شوهرش یادداشت زیر را نوشت: عزیزم نصف سیب زمینی ها رو پوست بکن و بیانداز در آب جوش تا من برسم خونه … حالا ببینید شوهرش چیکار کرده؟!؟ * * * * * * * از مردم دنیا سوال جالبی پرسیده شد وهیچ کس جوابی نداد! &nbs...

بچه که بودیم شاید ما به سرعت از بچگیمون دور شدیمکوچیک که بودیم چه دلهای بزرگی داشتیم؛حالا که بزرگیم با چه دلهای کوچیکیکاش دلامون به بزرگی بچگی بودکاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیمکاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود کاش قلب ها در چهره بود حالا اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهم...

فرض کن حضرت مهــدی به تو ظاهر گردد :ظاهرت هست چنانی که خجـالت نکشی ؟باطنت هست پسندیده ی صاحب نظــری ؟خانه ات لایق او هست که مهمـــان گردد ؟لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری ؟پـــول بی شبهه و ســـــالم ز همه داراییتداری آن قدر که یک هدیه برایش بخــــری ؟حاضری گوشی همــــــراه تو را چ...

هرکس بد ما به خلق گوید ما دیده به بد نمی خراشیم ما نیکی او به خلق گوئیم تا هر دو دروغ گفته باشیم...

بسته راهِ نفسم بغضُ و دِلم شعلهِ وَر است چون یتیمی که بهِ او، فُحشِ پدر داده کسی... من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمیگردم . . . . ...