فراموش کردم
اعضای انجمن(461) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
برای او 2
ما شبی دست بر آریم و  دعایی بکنیم            غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم دل بیمار شد از دست رفیقان مددی               تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم ... تاریخ درج:۸۸/۱۰/۲۶ - ۱۵:۵۵
برای او
هزار جهد بکردم که سرعشق بپوشم         نماندبرسرآتش میسرم که نجوشم                               &nb... تاریخ درج:۸۸/۱۰/۲۲ - ۱۶:۳۷
شش داستان کوتاه(از آقا طاهر)
نتیجه گیری بدون علم داشتن به موضوع مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ سا... تاریخ درج:۸۸/۱۰/۲۱ - ۰۲:۳۳
چند داستان جالب از آقا طاهر
آنسوی دلتنگیها خدایی است که داشتنش ، نداشتن همه دلتنگیهاست . تقدیم به همه آنهایی که دلتنگند یکی داشت؛ یکی نداشت پادشاهی سه پسر داشت دوتاش کور بود و یکیش اصلاً چشم نداشت پسرها رفتند پیش پادشاه؛ تعظیم کردند و گفتند : ای پدر دلمان خیلی گرفته اجازه بده چند روزی بریم شکار و حال و هوایی ع... تاریخ درج:۸۸/۱۰/۱۹ - ۲۱:۳۸
داستان جایی که عزائیل دلش سوخت
روزی رسول خدا صل الله علیه و آله نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد. پیامبر از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟ عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت: ۱- روزی دریایی طوفانی شد و ... تاریخ درج:۸۸/۱۰/۱۸ - ۲۰:۰۸
داستان مورچه
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد. سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد، و قورباغه به... تاریخ درج:۸۸/۱۰/۱۸ - ۲۰:۰۵
دانلود آهنگ کاکا از علی لهراسبی
  آهنگ جدید و فوق العاده زیبا و شنیدنی علی لهراسبی به نام كاكا ( آهنگ : فواد غفاری , مهدی خیرخواهی / ترانه : حمید عسكری / ویژه ایام محرم )... تاریخ درج:۸۸/۱۰/۱۸ - ۰۷:۴۵
نه قانونی است و نه منطقی!
دانشجویی پس از اینكه در درس منطق نمره نیاورد به استادش گفت: قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟استاد جواب داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمیتوانستم یك استاد باشم. دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یك سوال بپرسم ،اگر جواب صحیح دادید من نمره ام را قبول میكنم در غیر... تاریخ درج:۸۸/۱۰/۱۷ - ۲۳:۰۰
داستان زیبای راننده اتوبوس و مرد هیکلی!!
داستان زیبای راننده اتوبوس و مرد هیکلی!! مایكل، راننده اتوبوس شهری، مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را روشن كرد و در مسیر همیشگی شروع به كار كرد. در چند ایستگاه اول همه چیز مثل معمول بود و تعدادی مسافر پیاده می شدند و چند نفر هم سوار می شدند. در ایستگاه بعدی، یك مرد با هیكل بزرگ، قیافه ای خشن و... تاریخ درج:۸۸/۱۰/۱۷ - ۲۲:۳۶
عاقل ابله می شود ، ابله عاقل ! ……….
عاقل ابله می شود ، ابله عاقل ! ………. در دهکده ای کوچک مردی زندگی می کرد که به ابله بودن اشتهار داشت و ابله هم بود .تمام آبادی مسخره اش می کردند . ابلهی تمام عیار بود و مردم کلی با او تفریح می کردند.ولی او از بلاهت خود خسته شد . بنابر این از مرد عاقلی راه چا... تاریخ درج:۸۸/۱۰/۱۶ - ۱۶:۲۳
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
کاربران آنلاین (0)