فراموش کردم
رتبه کلی: 3630


درباره من
هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود ،
که یکی بود ، دیگری هم بود . همه با هم بودند .
و ما اسیر این قصه کهن ، برای بودن یکی ، یکی را نیست می کنیم .
از دارایی ، از آبرو ، از هستی . انگار که بودنمان وابسته نبودن دیگریست .
هیچ کس نمیداند ، جز ما . هیچ کس نمی فهمد جز ما .
و آن کس که نمی داند و نمی فهمد ، ارزشی ندارد ، حتی برای زیستن .
و این هنری است که آن را خوب آموخته ایم .
هنر نبودن دیگری
* سان آی * (sanay-2012 )    

آموخته ام.......

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۶/۳۰ ساعت 15:36 بازدید کل: 422 بازدید امروز: 130
 

آموخته ام که تو نباید خودت را با بهترین کارهایی

که دیگران می توانند انجام دهند مقایسه کنی. بلکه

خود را بهترین کارهایی که خودت می توانی انجام

دهی مقایسه کن...

 

آموخته ام که آموختن زیاد و بال است
و سود در به کاربردن اندوخته هاست

 

آموخته ام که هرگز وقتم را با کسی که حاضر نیست وقتش را با من بگذراند.نگذرانم.

 

آموخته ام که به آدما از بالا نگاه نکنم.

آموخته ام که راحت دل نشکنم.

آموخته ام که ارزش آدما تنها به اندازه ایه که خدا رو دوست دارن و تقوا میکنن.

آموخته ام که هروقت مایوس و ناامیدم خدا بی صبرانه منتظرمه که بهش پناه ببرم.

آموخته ام که کسی از شر زبانم پرهیز نکنه.

 

آموخته ام که اگر کسی یادم نکرد یادش کنم ، شاید او تنها تر از من باشد .

اموخته ام که فرصت ها هرگز از بین نمیروند بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد .

 

آموخته ام هر چه بيشتر از زمانه توقع داشته باشم ؛ بيشتر سرخورده مي شوم. نگويم دنيا براي من چه كرد ، بلكه بيشتر با خود بگويم : من براي دنيايم چه كرده ام ...

 


آموختم ، ایمان آوردم ، یقین کردم و تجربه کرده ام که :

"ان احسنتم ، احسنتم لانفسکم و ان استام فلها "

" هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی "

و بعد دریافتم که راز خوشبختی در دنیا و آخرت را آموخته ام.

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۳۰ - ۱۵:۳۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)