|
لاهوتیان
(
![]()
آلبوم:
تصاویر پروفایل
![]()
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
32 بازدید امروز: 32
توضیحات:
میگذرم از میان رهگذران، مات
مینگرم در نگاه رهگذران، کور اینهمه اندوه در وجودم و من، لال اینهمه غوغاست در کنارم و من دور! دیگر در قلب من، نه عشق، نه احساس دیگر در جان من، نه شور، نه فریاد دشتم، اما در او نه نالهی مجنون! کوهم، اما در او نه تیشهی فرهاد! هیچ نه انگیزهای، که هیچم، پوچم! هیچ نه اندیشهای، که سنگم، چوبم! همسفر قصههای تلخِ غریبم. رهگذر کوچههای تنگِ غروبم. آن همه خورشیدها که در من میسوخت، چشمهی اندوه شد ز چشم ترم ریخت! کاخ امیدی که برده بودم تا ماه، آه، که آوار غم شد و به سرم ریخت! زورق سرگشتهام که در دل امواج هیچ نبیند، نه ناخدا، نه خدا را موج ملالم که در سکوت و سیاهی میکشم این جان از امید جدا را میگذرم از میان رهگذران مات میشمرم میلههای پنجرهها را. مینگرم در نگاه رهگذران، کور میشنوم قیل و قال زنجرهها را.
درج شده در تاریخ ۱/۱۰/۱۲ ساعت 12:19
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (3)
|