فراموش کردم
رتبه کلی: 1195


درباره من
پناهم ده در آغوشت دلم تنگ است



نوازش کن مرا با دستهای خیس از عشقت


سرم را سخت در بر گیر


که میخواهم ببارم من به دشت شانه هایت


مرا بنگر چنان کز عشق آتش گیرد این غمهای پنهانم


مرا بنشان چنان کز ماه رویت


چراغانی شود شبهای تاریک بیابانم


بیا


بیا بنگر بیا بنشان


بیا آتش بزن این دردهای بی پناهی را


بیا بر هم بزن رسم جدایی را


بیا


بیا کز دوریت جانم بیابان است


بیا بنگر که نام تو


در این شبهای تنهایی


مرا سوزاند


پناهم ده در آغوشت دلم تنگ است...
سعید سعادتی فر (saadatifar )    

بی تو یک شاخه ی سردم

درج شده در تاریخ ۹۰/۰۸/۱۰ ساعت 00:03 بازدید کل: 585 بازدید امروز: 92
 

بی تو من یک شاخه ی سردم
بی تو مردابی پر از دردم
باز گرد ای آبی روشن
بی تو من دریایی از مرگم
بی تو من یک شاخه نیلوفر
مانده در دامان یک قهرم
تو گل عشق وصفا بودی
که به من شور ونفس دادی
بعد تو دیگر نخندیدم
لحظه ای دیگر نلرزیدم
بعد تو دستام تو سردی مرد
دیگه بی تو مهربونی هم
توی گلبرگ شقایق موند
تو امیدم بودی
همه شورم بودی
تو همون ناجی قلبم بودی
تو همون سنگ صبور من
تو دلتنگی  و ودردم بودی
من همون برگ درختی تنها
تو همون سبزی برگم بودی
وقتی رفتی دل من اینجا مرد
سبزی برگ وجودم،به غم تو پژمرد
وقتی رفتی دیگه این دل گم شد
توی دلتنگی وغصه بی تو
پاکی ومهر و وفا هم حتی
توی این دیر جفا حاکم شد
 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۰۸/۱۲ - ۱۴:۱۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)