فراموش کردم
رتبه کلی: 1195


درباره من
پناهم ده در آغوشت دلم تنگ است



نوازش کن مرا با دستهای خیس از عشقت


سرم را سخت در بر گیر


که میخواهم ببارم من به دشت شانه هایت


مرا بنگر چنان کز عشق آتش گیرد این غمهای پنهانم


مرا بنشان چنان کز ماه رویت


چراغانی شود شبهای تاریک بیابانم


بیا


بیا بنگر بیا بنشان


بیا آتش بزن این دردهای بی پناهی را


بیا بر هم بزن رسم جدایی را


بیا


بیا کز دوریت جانم بیابان است


بیا بنگر که نام تو


در این شبهای تنهایی


مرا سوزاند


پناهم ده در آغوشت دلم تنگ است...
سعید سعادتی فر (saadatifar )    

یکی هست

درج شده در تاریخ ۹۰/۰۲/۱۴ ساعت 23:16 بازدید کل: 290 بازدید امروز: 34
 


 

 

یکی هست 

که هرشب
واسه اون مینویسم و اون خوابه


نمیخوام

بدونه
واسه اونه که قلب من این همه بی تابه


یه کاغذ
یه خودکار
دویاره شده همدم این دل دیوونه


یه نامه
که خیسه
پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه


یه روز همینجا

توی اتاقم

یه دفعه گفت داره میره


چیزی نگفتم

آخه نخواستم
دلشو غصه بگیره

 

گریه میکردم

درو که میبست
میدونستم که میمیرم


اون عزیزم بود

نمی تونستم

جلویه راشو بگیرم


میترسم

یه روزی
برسه که اونو نبینم بمیرم تنها

 

خدایا

کمک کن

نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا


سکوت

اتاقو داره میشکنه
تیک تاکه ساعت رو دیوار

 

دوباره

نمیخوام

بشه باور من که دیگه نمیاد انگار

 یکی هست 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۰۲/۱۴ - ۲۳:۱۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)