فراموش کردم
رتبه کلی: 1195


درباره من
پناهم ده در آغوشت دلم تنگ است



نوازش کن مرا با دستهای خیس از عشقت


سرم را سخت در بر گیر


که میخواهم ببارم من به دشت شانه هایت


مرا بنگر چنان کز عشق آتش گیرد این غمهای پنهانم


مرا بنشان چنان کز ماه رویت


چراغانی شود شبهای تاریک بیابانم


بیا


بیا بنگر بیا بنشان


بیا آتش بزن این دردهای بی پناهی را


بیا بر هم بزن رسم جدایی را


بیا


بیا کز دوریت جانم بیابان است


بیا بنگر که نام تو


در این شبهای تنهایی


مرا سوزاند


پناهم ده در آغوشت دلم تنگ است...
سعید سعادتی فر (saadatifar )    

خسته شدم

درج شده در تاریخ ۹۰/۰۱/۳۱ ساعت 09:53 بازدید کل: 418 بازدید امروز: 59
 

دلم صد پاره شده ، بی تو آواره شده
هر روز به یه جرمی سوزوندی

دل من خسته شده ، مرغ پر بسته شده
می گی همینیه که هستی

نمی شه از تو رد بشم ، بدجوری وابسته شدم
واست مهم نبود که بودم

حق من این نبود که تو ، حالا بهم بگی برو
منی که عاشق تو بودم

خسته شدم از این همه نیرنگ تو
فقط برو ، هر چی که دارم مال تو
خسته شدم از این همه در به دری
دیگه مهم نیست که ندارمت تو رو

خسته شدم از این همه نیرنگ تو
فقط برو ، هر چی که دارم مال تو
خسته شدم از این همه در به دری
دیگه مهم نیست که ندارمت تو رو

دلم صد پاره شده ، بی تو آواره شده
هر روز به یه جرمی سوزوندی

دل من خسته شده ، مرغ پر بسته شده
می گی همینی که هستی

نمی شه از تو رد بشم ، بدجوری وابسته شدم
واست مهم نبود که بودم

حق من این نبود که تو ، حالا بهم بگی برو
منی که عاشق تو بودم

خسته شدم از این همه نیرنگ تو
فقط برو ، هر چی که دارم مال تو
خسته شدم از این همه در به دری
دیگه مهم نیست که ندارمت تو رو

خسته شدم از این همه نیرنگ تو
فقط برو ، هر چی که دارم مال تو
خسته شدم از این همه در به دری
دیگه مهم نیست که ندارمت تو رو  

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۰۱/۳۱ - ۰۹:۵۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات