ازچوپان پیری پرسیدند چه خبر؟
بااندوه گفت:
گرگ شده آن بره ای که نوازشش میکردم.
.
.
.
.
.
.
.
تمام مزرعه را مترسکان خوردند!!!!!!
بیچاره کلاغها که زیربار تهمت سیاه شدند.
.
.
.
دوستان به سویم آمدند دشمن به فریادم برس.
.
.
.
.
همسایمان ازگرسنگی مرد.......................بستگانش برای ...
شاهین صدری
تاریخ درج:
۹۱/۰۹/۲۵ - ۲۱:۰۹ 16 نظر , 497
بازدید
دیروز شیطان را دیدم.
در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود؛
فریب میفروخت.
مردم دورش جمع شده بودند،
هیاهو میکردند و هول میزدند و بیشتر میخواستند.
توی بساطش همه چیز بود: غرور، حرص،دروغ و خیانت، جاهطلبی و ...
هر کس چیزی میخرید و در ا...
شاهین صدری
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۶ - ۰۲:۰۶ 4 نظر , 303
بازدید