رسول خدا (ص) :”مؤمن بعد از تقوای خدای عز و جل بهره ای بهتر از زن ِ شایسته نبرده است.” ازدواج، یک برنامه است که نیاز به فکر، تدبیر، آیندهنگری، واقع بینی و هدفداری دارد. آنان که بیهدف و نقشه ازدواج میکنند، یاغافلگیر میشوند، بار ندامتخواهند کشید. ازدواج، گزینش شریک زندگی برای یک عمر زیستن است . همچنان که بعضی، دوستیا خانه یا شغل یا رشته تحصیلی را به صورت اتفاقی و تصادفی برمیگزینند و بعدا دچار عواقب سوء آن میشوند، برخی هم بدون شناخت قبلی، بدون بررسی عواقب و نتایج، بدون ملاحظه مسائل جنبی و حاشیهای دستبه ازدواج میزنند و چه اشتباهی بزرگتر از این! انتخاب شریک زندگی، معیار و ملاک میخواهد، معیاری بس حساستر و دقیقتر از آنچه مثلاً در خریدن یک عینک و کیف، یا ماشین و موبایل، یا کفش و پیراهن لازم است .
ازدواج و یافتن گمشده
افلاطون در کتاب ضیافت خویش آورده است: “ارواح آدمیان در آغاز به صورت کروی و کامل بود. آنگاه هر کدام به دو نیمه شده و از هم جدا شدند و از آن پس، هر یک به دنبال نیمه گمشده خویش میگردد. با پیوند زناشویی، آدمی به گمشده خویش میرسد و آرام میگیرد.” این حکایت نمادین صرفنظر از جنبه افسانهای آن، در مقام اشاره به این حقیقت است که همانگونه که اگر انسان چیز گرانبهایی را گم کند، همواره در نگرانی به سر میبرد و با پیدا کردن آن به آرامش میرسد، در امر ازدواج نیز آن دلهره و سرگردانی پیش از ازدواج، با دست یافتن به همسر مناسب و دلخواه، به آرامش و خرسندی تبدیل میشود. حقیقتی که در قرآن کریم اینگونه بدان اشاره شده است: “و از نشانههای او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آن آرامش بیابید و در میانتان محبت و رحمت قرار داد.” در آخر این آیه، خداوند، “محبت” و “رحمت” را دو رمز بقای این آرامش به دست آمده در سایه ازدواج معرفی میکند. در اثر محبت قلبی به همسر، خلق و خوی شایسته، ملاک پایداری زندگی به شمار میآید و اموری چون زیبایی ظاهری و سرمایه، در مرحله بعدی اهمیت قرار میگیرد. ویژگی رحمت نیز موجب چشمپوشی و گذشت از لغزشهای همسر و دلسوزی و خیرخواهی در حق او میشود. در نتیجه، آرامش راستین بر زندگی همسران صاحب رحمت و محبت حاکم میشود. افلاطون در این باره میگوید: “آدمی وقتی به نیمه خود میرسد، حس رقت و محبت و دوستی پیدا میکند و اگر بتواند، نمیخواهد یک لحظه از نیمه خود جدا شود. پس بیایید پرهیزکاری پیشه کنیم و از شر بگریزیم که در این صورت، به اوج سعادت رسیدهایم. بیایید خدای عشق را بستاییم که نیکوییهایش در حق ما بیکران است و راه بازگشت به کمال را او به ما نشان داده است تا در این زندگی رستگار شویم و به رستگاری آینده نیز امیدوار گردیم. اوست که مقرر داشته است اگر با پرهیزکاری زندگی کنیم، ما را به نیمه گمشده خود رهبری کند و به وحدتی که داشتیم، برساند و به ما رستگاری عطا فرماید.”
زیبایی – نجابت
با کدام معیار، باید سراغ انتخاب «شریک زندگی» رفت، یا به درخواست و پیشنهاد یک ازدواج، “آری” گفت؟ آری گفتنی که بار سنگین یک عمر را بر دوش انسان میگذارد! “اگر کسی سراغ شما آمد که اخلاق و دیانت او را میپسندید، با ازدواج کنید، وگرنه دچار فتنه در روی زمین و فساد بزرگ میشوید .” این، مضمون کلام حضرت رسول (ص) است. وقتی معیارهای غلط و هوسهای زودگذر و شناختهای ناقص یا انگیزههای مادی و سودجویانه، در این مساله مهم نقش اصلی را ایفا کند، کار به همان جا میکشد که شاهدیم . زیبایی و جمال، یک نقطه قوت و مثبت است و میتواند یک ملاک به شمار آید، اما در صورتی که با پاکدامنی، نجابت و تقوا در تعارض قرار نگیرد. معیار شما برای “همسر مطلوب” چیست؟ گاهی عشق و علاقه، “چشم بصیرت” را از دیدن واضحترین چیزها و آشکارترین عیبها و کاستیها غافل میسازد . جمال اگر معیاری است، کمال معیار برتری است. رسول اسلام(ص) به تمامی پیروان خود فرمود: “کسی که با زنی به خاطر مال و دارایی ازدواج کند، خداوند او را به حال خود واگذار میکند و کسی که به خاطر جمال و زیبایی با او ازدواج کند، در او امور ناخوشایند خواهد دید! و کسی که به خاطر ایمان و ارزشهای دینی، با او ازدواج نماید، خداوند همه آن امتیازات مادی و ظاهری را برای وی فراهم میکند.”
هوش برتر از زیبایی
بعد از دینداری، اصالت خانوادگی و اخلاق نیک، “سلامت عقل” از مهمترین شرایط یک همسر شایسته محسوب میشود. تدبیر امور زندگی و پیمودن راه سعادت و درستکاری و برطرف نمودن مشکلات زندگی مشترک کار سادهای نیست. متأسفانه بسیاری از افراد، مقیدند که همسر زیبا داشته باشند، در صورتی که زیبایی در آمار جهانی بهداشت، فقط ۲۵ نمره دارد در حالی که به تفکر و اندیشه ۳۰۰ نمره دادهاند. در مورد عروسخانم همیشه میپرسند: آیا زیبا هست، یا نیست. زیبایی دوره محدودی دارد، ولی ما نمیتوانیم نقش بیبدیل تفکر و تعلیم و تربیت را انکار کنیم. برخی افراد در ازدواج جایی برای تفکر باز نگذاشتهاند. اولین چیزی که در تفکر جلوهگر میشود، عامل هوش است. زندگی با یک فرد کمهوش، بسیار مشکل است. ممکن است بپرسید: چگونه میشود هوش یک نفر را قبل از ازدواج تشخیص داد؟ پاسخ بسیار آسان است. افرادی که درجه هوشی خیلی پایین دارند، کاملاً در رفتار و کردارشان مشخص است، پختگی لازم را ندارند، قدرت تشخیصشان ضعیف است. عامل دیگر تشخیص هوش، تفکر انتزاعی است. “انتزاع کردن” یعنی: بیرون کشیدن، و تفکر انتزاعی یعنی، توانایی استنباط و درک مفاهیم از موقعیتهای کلی؛ این نوع تفکر ابعادش بسیار گسترده است، افرادی که تفکر انتزاعی دارند، خیلی زود شما را میفهمند. لازم نیست که دائم برایشان تکرار کنید. بُعد دیگرش، تفکر حل مسئلهای است، تفکری که در آن انسان میتواند مسائل خودش را حل کند. کسانی که این نوع تفکر را ندارند، همیشه دور خودشان میچرخند، گیجند، پیوسته میپرسند چه گفتی، یعنی چه، منظورت چه بود؛ کسی که این نوع تفکر را ندارد، شایسته گزینش همسری نیست.
اصالت خانوادگی
زن و مرد باید در خانوادههایی رشد یافته باشند که پدر و مادری عاقل و دلسوز، با همه وجود در رشد و تعالی فرزند کوشیده باشند. بر خلاف خانوادههایی که والدین، فرزندان را به حال خود رها کرده و در پی هوی و هوسهای خود هستند و یا این که در کانون خانوادگی آنان بویی از محبت و احترام به شخصیت دیگران استشمام نمیشود. بنابراین، زن و مرد که در پی انتخاب همسر میباشند، باید سعی کنند تا حدی که برایشان میسر است با خانوادههایی شریف و اصیل وصلت نمایند و از ازدواج با خانوادههای پست و فرومایه جدا خودداری نمایند؛ زیرا، غالبا با مشکلاتی روبهرو خواهند شد. در خانوادههای اصیل، والدین کوشیدهاند از نظر اخلاقی و رفتاری برای فرزندان خود نمونه و الگو باشند و بدون تردید پدر و مادر صالح از نظر ارثی نیز سرمایههای بس گرانبهایی را به فرزندان خود انتقال میدهند.افرادی که در خانوادهای اصیل رشد مییابند، سجایای اخلاقی را از پدر و مادر خود به ارث میبرند و در برخورد با دشواریها و فراز و نشیبهای زندگی، هرگز از جاده درستی و راستی خارج نمیشوند.بنابراین در انتخاب همسر باید دقت بسیاری نمود که از خانواده اصیل و نجیب، خوشنام و خوشسابقه باشد، و تنها به قیافه ظاهری و زیبایی و یا مدرک تحصیلی او اکتفا نشود؛ زیرا فرزندان، معمولاً وارث پیشینههای سوء خانواده و والدین خویشند. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: “خانواده خوب و شایسته وصلت کنید؛ زیرا خون اثر دارد” و نیز در روایتی دیگر میفرماید: “برای نطفههای خود گزینش کنید و با کسانی که همتای شمایند، ازدواج نمایید.”
اهل حقیقت بودن
زن با ایمان با مردی که اهل حق و حقیقت نیست، نباید ازدواج کند. والدین توجه داشته باشند که شرط اول در صحت ازدواج ایمان زوجین است تا دو نور و دو پاک و دو پاکیزه و دو مؤمن به هم برسند، و از به هم رسیدن آنان ثمرات شایسته و پاک که همان فرزندان صالحند به وجود آیند. رسول اکرم (ص) میفرماید: “کسی که برای خواستگاری نزد شما آمد و نسبت به دین و امین بودن وی رضایت داشتید، حتما زمینه این ازدواج را فراهم نمائید، که منع ازدواج کفو با کفو از جانب شما زمینهساز فتنه در روی زمین و فساد بزرگ است.” “جُوَیبِر” مردی است که از یمامه به مدینه آمده و مسلمان شده بود. او مؤمنی متعهد، ولی در عین حال سیاه پوست، کوتاه قد، مستمند و بیخانمان بود. روزی پیامبر(ص) به او فرمود: “چرا ازدواج نمیکنی؟” عرض کرد: “چه کسی به این بینوا زن میدهد؟” فرمود: “اسلام، هر خوار و ذلیلی را عزیز کرده است.” نزد “زیاد بن لُبَید” که از اشراف انصار است، برو و دخترش را خواستگاری کن. جویبر نزد زیاد آمد و از قول آن حضرت دختر او را خواستگاری کرد. زیاد گفت: “ما دختران خود را فقط به همردیفان خود از انصار میدهیم و با آنها وصلت میکنیم”. جویبر، نزد پیامبر(ص) آمد و جریان را عرض کرد؛ آنگاه حضرت به “زیاد” فرمود: “ای زیاد! جویبر مؤمن است و هر مرد مؤمنی، کُفو زن مؤمنه و هر مرد مسلمانی کُفو زن مسلمان است.”
خوش اخلاقی
در روایات اسلامی از ازدواج با افراد بداخلاق نهی شده و خوشاخلاقی یکی از شرایط همسر شایسته محسوب شده است. “حسین بن بشار واسطی” به امام رضا(ع) نامه نوشت که یکی از بستگانم خواستار ازدواج با من است، ولی بداخلاق است؛ حضرت فرمود: “اگر اخلاقش بد است، با وی ازدواج نکن”. بنابراین، خوش اخلاقی همسر، نقش مؤثری در زندگی انسان دارد و باید مورد توجه کامل قرار گیرد؛ زیرا آنچه مایه سازش و تحکیم روابط است، حسن خلق است، نه امور مادی، مانند ثروت و زیبایی. همسرِ بداخلاق و ناسازگار، مایه غم و اندوه و کدورت گردیده، طراوت و شادابی را از طرف مقابل میرباید. البته ناگفته پیداست اخلاق سوء و خشونت در کانون خانواده، در روحیه همه افراد اثر نامطلوب دارد.
تناسب داشتن با هم
خوب است که زن و شوهر از نظر معلومات و تحصیلات علمی، خیلی با هم فاصله نداشته باشند و در ردیف یکدیگر باشند تا تفاهم بیشتر در زندگیشان به وجود آید. بنابراین، زن و مردی که تحصیل کرده و دانشگاهی است، نمیتواند با فردی غیرتحصیل کرده یا کم سواد ازدواج نماید. البته پذیرش این امر در مدت کوتاهی امکانپذیر است، ولی در درازمدت تنشها و اختلافاتی بین آنها آشکار خواهد شد.همچنین تناسب جسمی و اخلاقی بسیار حایز اهمیت است.
حفاظت مالی
از ویژگیهای مهم همسر مطلوب آن است که از اموال همسر خود به نحو شایستهای مراقبت میکند. امام رضا (علیه السلام) در این خصوص فرموده است: “برای بنده فایدهای بهتر از این نیست که دارای همسری باشد که هرگاه او را میبیند، مسرورش سازد و در غیاب او از خود و مال همسرش حفاظت کند.”
به دنبال بال باشید نه وبال!
سزاوار است زن و شوهر، همدیگر را از نظر روحی و معنوی به کمال برسانند و به رشد باطنی یکدیگر اهمیت دهند. برخی از زنان و مردان، با وقف کردن جوانی و سلامتی خویش و کنار گذاشتن آرزوها و خواستههایشان، خالصانه در راه پیشرفت و تحول همسرشان میکوشند و در این راه، از هیچ فداکاری و از خودگذشتگی مضایقه نمیکنند، تا زمانی که همسرشان بر قله بلند افتخار و موفقیت بایستد.اینگونه انسانهای باشکوه، در حقیقت به منزله «بال» برای پرواز همسرشان هستند که او را از مرحلهای که بیهیچ افتخاری میزیست، به افتخارهای مهم سوق میدهند. از این رو، وظیفه اخلاقی انسان حکم میکند در برابر همسری که ایثارگرانه خود را وقف پیشرفت او کرده است، عالیترین سپاسها را به عمل آورد. معروف است که کتاب جنگ و صلح تولستوی را که یکی از ده کتاب جاودان ادبیات جهان است، همسر فداکار تولستوی، بیش از دهها بار پاکنویس کرد تا اینکه در نهایت چنین اثری به جامعه بشری ارائه گشت. ناگفته نماند دو دسته از زوجین با دشواریهای ویژه خودشان روبهرو هستند: آنهایی که برای همسرشان همچون بال هستند، ولی در مقابل، نشانی از قدرشناسی در همسر خود نمیبینند و آنهایی که نه تنها برای همسرشان بال نیستند، بلکه در حقیقت وبال زندگی او هستند.
دقت در اولویت بندی معیارها
هر فردی مایل است لباسی تهیه کند که زیبا، بادوام، محصول شرکتی معتبر، متناسب، ارزان، خوش رنگ و… باشد، ولی چون عملاً دستیابی به چنین لباسی بسیار دشوار است، ناچار باید معیارهای مورد نظر را اولویت بندی کرد و بر اساس مهمترین معیارها دست به انتخاب زد. در انتخاب همسر، برخی افراد صرفا معیارهای ایدهآل خود را در نظر گرفته و به دنبال مصداق هماهنگ با آن میروند، ولی ممکن است چنین مصداقی وجود خارجی نداشه یا در صورت وجود، قابل شناسایی نبوده و حتی در صورت شناخت ممکن است او نیز برای خود معیارهای دیگری در نظر داشته باشد. بر این اساس، لازم است معیارهایی را که در مرحله قبل معین کردهایم، اولویتبندی کنیم. برخی معیارها از تأثیر بیشتری در زندگی زناشویی برخوردارند و تأثیر آنها تا آخر زندگی مشترک ادامه یافته و حتی به زندگی در جهان دیگر نیز کشیده میشود. گروه دیگری از معیارها در عین آن که در زندگی همسران نقش ایفا میکنند ولی از تأثیر عمیق و بادوامی برخوردار نیستند. آنچه در گزینش همسر باید مورد دقت قرار گیرد، وجود معیارهای دسته اول در فرد مورد نظر است و در صورت عدم احراز این ویژگیها نباید به این ازدواج تن داد. ولی معیارهای دسته دوم در عین اهمیّت، به گونهای قابل اغماض بوده و میتوان از برخی از آنها به خاطر مصالح مهمتر صرفنظر کرد. این تفکیک و اولویتبندی معیارهای انتخاب همسر در متون دینی مورد توجه قرار گرفته و در جایی که یک معیار اهمّ با معیار مهمّ در تقابل باشد، جانب معیار اهمّ گرفته شده است. به عنوان مثال در سوره بقره آیه ۲۲۱ خداوند متعال به مقایسه ایمان و زیبایی به عنوان دو معیار انتخاب همسر پرداخته، اولویت اوّل را به شاخص ایمان داده و زیبایی را در درجه بعد مورد توجه قرار داده است.
گل بی خار؟!
این توقع غیرعاقلانه است که انسان به دنبال همسری بیعیب و کامل برای خود باشد. عبدالرحمان جامی در حکایتی میگوید: “روزی طاووسی و زاغی به هم رسیدند و توانستند زشتیها و زیباییهای یکدیگر را ببینند. طاووس به زاغ گفت: این کفشهای قرمز که پای توست، سزاوار تنپوش رنگارنگ و زیبای من است، نه این کفشهای سیاه ناموزون. زاغ گفت: بلکه پوشش تو متناسب با کفش قرمز من است و ما اشتباها لباس همدیگر را پوشیدهایم. لاکپشتی که سر در لاک خود فرو برده و گفتوگوی این دو را شنیده بود، سر از لاک درآورد و گفت: “ای دوستان، این بحث بیهوده را پایان دهید؛ زیرا خدا همه چیز را به یک نفر نداده است و همه آرزوها را برای یک شخص مهیا نکرده است. خداوند به هر کس چیزی بخشیده که تنها ویژه اوست، هرکس باید به آنچه خداوند به او بخشیده است، خشنود باشد.” آرزوی هر مرد و زنی است که همسر ایدهآلی پیدا کند که از همه زشتیها و نقصها به دور باشد و نقطه ضعفی نداشته باشد. گمان نمیرود در دنیا چنین همسری پیدا شود که صددرصد کامل و بیعیب باشد. این نکته را تمام پسران و دخترانی که میخواهند ازدواج کنند باید در نظر بگیرند که بسیار دشوار است همسر زندگی صددرصد بر وفق تمایلات و آرزوهای شخص باشد و جامع جمیع خوبیها از آب درآید و اصلاً آنچه مهم است، این نیست، بلکه مهم آن است که عشق و علاقه واقعی میان دو نفرباشد.