فراموش کردم
رتبه کلی: 679


درباره من
لیندا فتحی (lindaaaaa )    

زندگی به بندی بند است به نام ((حرمت))...

درج شده در تاریخ ۹۷/۰۴/۰۳ ساعت 21:18 بازدید کل: 496 بازدید امروز: 493
 

*****

 

بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم که نه اسمش خاطرم است نه قیافه اش اما حرفش هیچوقت از یادم نمیرود، میگفت زندگی مثل یک کلاف کامواست؛ از دستت که در برود می شود کلاف سردرگم، گره می خورد، می پیچد به هم، گره گره می شود.
بعد باید صبوری کنی و گره را به وقتش با حوصله وا کنی، زیاد که کلنجار بروی، گره بزرگتر می شود، کورتر می شود.
یک جایی دیگر کاری نمی شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید و یک گره ی ظریف کوچک زد بعد آن گره را توی بافتنی یک جوری قایم کرد، محو کرد، خلاصه یک جوری که معلوم نشود.

یادت باشد، گره های توی کلاف همان دلخوری های کوچک و بزرگند، همان کینه های چند ساله؛ باید یک جایی تمامش کرد و سر و تهش را برید.


زندگی به بندی بند است به نام “حرمت” که اگر آن بند پاره شود کار زندگی تمام است…

 

*سیمین بهبهانی*

 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۷/۰۴/۰۳ - ۲۱:۲۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر

1
2
3
4
1 2 3 4


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)