دلم میخواد هروقت از خودم بدم اومدمـ خودمو حذف کنمو یک اکانت جدید درست کنم با اون onبشم.
دوس دارمـ هروقت نشد حرفیرو بزنم سریع off بشم... و فرار کنم...
دوس دارم به صورت مخفی بتونم بیامو کسی مزاحمم نشه!
دلمـ میخواد،buzzبزنم...اووووووی چرا کسی جوابمو نمیده...
دلم میخوا... تاریخ درج:۹۲/۰۵/۲۶ - ۱۳:۲۲
در تیرماه سال 92 برای انجام مقدمات سفرم از میانه با قطار عازم تهران بودم.چهره آشنای تاریخ رشادت و دلاوری و نام آوری ایران و میانه ،دهقان فداکار را دیدم.تا اورا دیدم به همه همشهریان حاضر در ایستگاه معرفی کردم.تا عکس یادگاری بگیرند.... تاریخ درج:۹۲/۰۵/۱۵ - ۱۶:۰۶
ادبی
داستان کوتاه
خاطره نویسی
اعضای انجمن(108)
ارتباط با مدیریت انجمن
در بغل مادرم سوار بر تراکتور از میانه عازم روستای آق دیره میشویم
پدرم پشت تراکتور نشسته است و گاز میدهد
... تاریخ درج:
دلم میخواد هروقت از خودم بدم اومدمـ خودمو حذف کنمو یک اکانت جدید درست کنم با اون onبشم.
دوس دارمـ هروقت نشد حرفیرو بزنم سریع off بشم... و فرار کنم...
دوس دارم به صورت مخفی بتونم بیامو کسی مزاحمم نشه!
دلمـ میخواد،buzzبزنم...اووووووی چرا کسی جوابمو نمیده...
دلم میخوا... تاریخ درج:
cclliip751896908377629307450173vviiddeeoo
... تاریخ درج:
به زور چشمانم را باز کردم
نور شدیدی به چشمانم خورد زود چشمانم را بستم
دوباره باز کردم چند نفری دور برم ایستاده اند
... تاریخ درج:
در تیرماه سال 92 برای انجام مقدمات سفرم از میانه با قطار عازم تهران بودم.چهره آشنای تاریخ رشادت و دلاوری و نام آوری ایران و میانه ،دهقان فداکار را دیدم.تا اورا دیدم به همه همشهریان حاضر در ایستگاه معرفی کردم.تا عکس یادگاری بگیرند.... تاریخ درج:
... تاریخ درج:
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات