فراموش کردم
رتبه کلی: 281


درباره من
رضا ...... (atesh )    

نقطه صفر مرزی

درج شده در تاریخ ۹۴/۱۱/۲۱ ساعت 18:27 بازدید کل: 233 بازدید امروز: 230
 

گاهی دلت می خواهد از دید بعضی آدمها پنهان بمانی …

بروی جایی که هیچ کسی شبیه به اینها نباشد...

آنهایی که مدام توی زندگیت سرک می کشند …

آنهایی که هیچ ارزشی برای آدمیت قائل نیستند...برای تو و آنچه که هستی...

کسانی با ژست صمیمیت ، داشته هایت را می شمارند …

احساساتت را خط کشی می کنند …

اشتباهاتت را سرزنش می کنند …

به چیز هایی که خود ندارند حسادت می کنند …

دست می گذارند روی نقطه ضعف هایت و آنها را بزرگ و بزرگتر می کنند …

و هر کاری که لازم باشد می کنند …

 که کوتاهت بیاورند و تو بِبُری و بروی...

به ناکجا آبادی از هیچستان...

یا بمانی و دیگر خودت نباشی...

و به گونه ای بشوی که آنها می خواهند...

این آدمها در گمان خودشان  ” آینه اند ” ،

اما کاش میفهمیدند تنها” شیشه خورده ” اند …

شیشه خورده هایی که جان و روح را می آزارند...

هیچ میدانید چقدر خوب است که خیلیها "زن" نشدند..

چون در تنگناهای روزگار ،

جایی که نفس، برای زن در قفس، ملاک است برای خوب بودن...

 و زن کوتاه میکند

ناخن...

مو...

حرف...

و رابطه ها را

و چه سخت ساختیم آنچه را برایش از بهشت رانده شدیم...

 

+*ما مانده ایم در اینجا و خوشا آنکس که با مرگ اینجا رو ترک کرد.

+نقطه صفر مرزی درست این جایی است که من هستم...هر دو سو جهنم است....

نقطه صفر

این مطلب توسط محراب عبوسی بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)