ترکی گفت(2)

اشاره : دراین پست بخش دیگری از کامنت های خوانندگان گرامی در پستهای سال ۱۳۸۹ این وبلاگ را انتخاب کرده ایم امید که مورد توجه قرار گیرند.

ترکی گفت :

آتا سؤزو (ضرب المثل) "گئچمیشینی بیلمه ین گله جه گی ده بیلمز، گله جه گی تانیمادان او گله جه گ گلمز" این ضرب المثل از"گذشته چراغ راه آینده است" فراتر می رود و دوستانی که توانایی دارند، آنرا ترجمه نمایند و آنچه در ایران بصورت رسمی در رابطه با تاریخ و زبان نوشته شده، فقط و فقط به درد خمیر کردن می خورد و روس ها همه کتاب های انقلابی خود را خمیر کردند و ما کی کتاب های دروازه تمدن و انقلابی را خمیر خواهیم نمود؟ درکتاب "فرهنگ جغرافیای ایران (بخش خراسان)" نوشته شده است: فتحعلی شاه قارجار، پادشاه ممالک محروسه ایران از کنسول بریتانیا پرسید، باید چند ذرع زمین را حفر نمود تا به ینگی دنیا (آمریکا) رسید؟ و وقتی کنسول بریتانیا متحیرانه پاسخ می دهند که راه رسیدن به ینگی دنیا از طریق کندن زمین نیست، فتحعلیشاه اظهار می دارد که نماینده انگلیس اطلاعی ندارد. زیرا کنسول عثمانی شخصا به ایشان گفته اند که با کندن زمین می توان به ینگی دنیا رسید." (فرهنگ جغرافیای ایران صفحه 8). ترکهای عثمانی چند قرن خود را سپر بلای شرق کردند و هدف از اینگونه نوشته ها چیست؟ تاریخ نگاران، فرانسه، آلمان، انگلیس، آمریکا و ... می گویند:اولین نقشه جهان در دربار عثمانی کشیده شده است و فقط دانشمندانی چون "محمد حسین پاپلی یزدی" از آن بی خبر هستند و دیدید که آمریکا چگونه و در عرض چند روز از یک طرف عراق و افغانستان وارد و از طرف دیگر آن کشور خارج شد و فراموش نکنیم که تا زمانی که ترکها قدرت داشتند، غرب جرعت نداشت، چپ به شرق نگاه کنید و امثال "محمد حسین پاپلی یزدی" امروز دارند برای سلاح های از رده خارج شده غربی گدایی می کنند. پدران ما سلاح گدایی نمی کردند و تاریخ می گوید که توپ های دوران نادر شاه بر توپ های آن زمان روسیه برتری داشت و امروز ...برای اینکه بدانیم پدران ما چه کسانی بود و چه ها کرده اند، یاد گیری زبان ترکی با الفبای لاتین و یا یاد گرفتن یک زبان خارجی (انگلیسی، فرانسه، آلمانی) لازم است.

ترکی گفت:

در ایران تا زمانی که قدرت در دست تورکها بود، ایران یا ابرقدرت دنیا بود و یا اینکه یکی از ابرقدرت های جهان. گفتم چطور؟

گفت: غزنویان، سلجوقیان، تیموریان، ابر قدرت دنیا بودند و صفوی ها، افشاریان و قارجارها یکی از ابرقدرت های دنیا. کاتا تیمور (تیمور بزرگ)، فقط یک لشکر را (آلتن اردو) مامور کرده بود که هوای روس ها را داشته باشند و در زمان صفوی ها و افشاریان روس ها جرعت نمی کردند به مرزهای ایران نزدیک شوند و قاجار ها این توانایی را داشتند که سالها با روس ها جنگ نمایند. ایران امروز در جنگ جهانی دوم چند ساعت توانستند در مقابل روسیه مقاومت کنند؟ توجه داشته باشید ارتش قوی، اقتصاد قوی می خواهد. یعنی کشور هایی که اقتصاد و ارتش نیرومند دارند، سیاست مداران آنها مدیر و مدبر و نیرومند هستند و ترکان حدود 18 امپراتوری برپا کردن یعنی ترکان نیز اقتصاد، ارتش و سیاست مداران برجسته داشتند...

ترکی گفت :

چرا تا کنون در یزد، کرمان و ... فيلسوف و دانشمند "فارس" بدنیا نیامده است؟ فيلسوف ها و دانشمندان قوم "فارس" در شهر های تورک نشین بدنیا آمده و در شهر های تورک نشین نیز از دنیا رفته اند!؟ و برای نمونه یکی از فيلسوف ها و دانشمندان قوم " فارس"، "ابوعلی سینا" می باشد که در شهر تورک "بخارا" بدنیا آمده و در شهر تورک نشین همدان فوت کرده است. البته که فيلسوف ها و دانشمندان قوم "فارس" فقط به "ابوعلی سینا "ختم نمی شود و فيلسوف و دانشمند دیگری از قوم "فارس" (فارابی)، در قازاقیستان متولد شده و در دمشق از دنیا رفته است. قوم کبیر "فارس" و "پارس" و تات، فيلسوف دیگری نیز دارد "مولانا" که در بلخ متولد شد و در قونیه ترکیه از دنیا رفته و به قول آقای حیدر بیات، با عبور از چند شهر "فارس" نشین، فيلسوف فارس شده است.

یک ترک فارسیزه شده گفت:

درگریوان(واقع درحومه بجنورد) ترکهای اسامی اشخاص را به اختصار بیان می کنند به محمد می گویند موحو و به حسن می گویند حسو و به اسماعیل می گویند ایسی و ....

گفتم : ترکها که مانند فارسها تیز و زرنگ نیستند. اگر آنها نیزمانند فارس ها تند و تیز بودند، نه از «حسو و محو» بلکه از مدیریت جهان حرف می زدنند و علم اگر در ثریا هم بود به آن دست می یافتند. با اشاره به حدیث ...پشت اسکناس ها : "دانش اگر در ثريا هم باشد مرداني از سرزمين پارس بدان دست خواهند يافت"

 آن يكي پرسيد اشتر را كه هي/

از كجا مي‌آيي اي اقبال پي /

گفت ازحمام گرم كوي تو /

گفت خود پيداست از زانوي تو/

ترکی گفت:

گویا ..... نمی دانند که کشوری بنام ایران باستان (ایرانشهر) مربوط به مملکت کوچکی است که هم اکنون نیز شهری با همین نام موجود است و آن شهری در منطقه سیستان و بلوچستان است که در شاهنامه فردوسی نیز اینچنین بدان اشاره شده (ز ایران به زابل شدن/ ز زابل به کرمان شدن /... ) و اولین بار نام ایران کنونی را مغولان بر سرزمین کنونی نهادند و بعد از قرنها و در پایان سلسله حکومت قاجار بود که نام ایران را دوباره بر این سرزمین اطلاق نمودند و در دوران گذشته چیزی بنام ایران کنونی وجود نداشته و تمام سرزمین هایی که وسعت آنها دائماً در حال تغییر طولی و عرضی بوده تنها و تنها با نام قوم و سلسله های حاکم شناخته می شد و نه چیز دیگر ؛ مثل: سرزمین روم، سرزمین عثمانی، سرزمین پارس، سرزمین سلجوقی، سرزمین غزنوی، سرزمین صفوی، سرزمین افشاری و... در نتیجه استفاده از سرزمین پارس بدون شک حرکتی کاملاً نژادپرستانه و شوونیسمی و تمامیت خواهانه است و بس.

ترکی گفت :

حضرتعالی که همشهری فردوسی تشریف دارید و بجای مراجعه به موتورهای جستجوگر، به زادگاه و شاهنامه حکیم رجوع می نمایید ؛ حال بفرمائید: این بیت: "چو ایران مباشد تن من مباد" در کجای شاهنامه و بعبارتی در کدام صفحه درج شده است؟ تا ما نیز از نتیجه مطالعات بی وقفه و علم حضرتعالی سودمند شویم. و..........

گفتم: بقول همراه اول مخابرات: منبع مورد نطر در دسترس نمی باشد!.

ترکی گفت :............

....ادامه دارد....