فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 991


درباره من
زندگی چون کودکی تنهاست:

ساده وغمناک!،

اشک سردی همچون مروارید

میدود در جام چشمانش،

میچکد بر خاک،

سادگی در چهره اش پیداست!

گاه یک لبخند

میدمد در آسمان گونه هایش گرم،

می شکوفد در بنا گوشش

غنچه آزرم.

گاه ابر تیره اندوه

بر جبینش میگشد دامن

سر فرو می آورد نا شاد،

چون نهالی نرمو نازک تن

در گذار باد

زندگی زیباست:

ساده و مغموم،

چون غزالی در کنار چشمه ای،در خلوت جنگل

مانده از دیدار جفت گمشده محروم

دیده اش از انتظاری جاودان لبریز

در بهاری سرد

مرغ زیبایی نشسته شادمان بر شاخه اندوه

سادگی افتاده همچون شبنمی از دیده مهتاب

در سکون حیرتی خاموش

بر عقیق بوته اعجاب

زندگی چون کودکی تنهاست:

ساده وغمناک،

زندگی زیباست
فرشته آزادی (anjel )    

مهتاب

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۳/۱۳ ساعت 19:46 بازدید کل: 752 بازدید امروز: 150
 

می تراود مهتاب می درخشد شبتاب نيست يکدم شکند خواب به چشم کس وليک غم اين خفته چند خواب در چشم ترم می شکند. نگران با من استاده سحر صبح می خواهد از من کز مبارک دم او آورم اين قوم به جان باخته را بلکه خبر در جگر ليکن خاری از ره اين سفرم می شکند . نازک آرای تن ساق گلی که به جانش کشتم و به جان دادمش آب ای دريغا به برم می شکند. دستها می سايم تا دری بگشايم بر عبث می پايم که به در کس آيد در و ديئار به هم ريخته شان بر سرم می شکند. می تراود مهتاب می درخشد شبتاب مانده پای آبله از راه دراز بر دم دهکده مردی تنها کوله بارش بر دوش دست او بر در ، می گويد با خود : غم اين خفته چند خواب در چشم ترم می شکند.

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۳/۱۳ - ۱۹:۴۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)