هیچ جامعه ای نمیتواند بدون تاثیر پذیری از گذشته خود ادامه حیات دهد!
جمله معروفی هست که تقریبا همگی شنیده ایم: تاریخ را قوم غالب مینویسد.
نمود عینی این جمله را چند سال پیش در سریال تلویزیونی "در چشم باد" دیدم. در قسمتهایی از این سریال که به دوران ظهور و به قدرت رسیدن رضا شاه اشاره میکرد، کلاس درسی به تصویر کشیده شده بود که در آن معلم در حال تدریس درس تاریخ به دانش آموزان بود و دقیقا این مضمون را گوش زد میکرد که : " رضا شاه کبیر به عنوان یک منجی آمد و مردم مظلوم ایران را از شر خبیثان سلسله قاجار آزاد کرد و مملکت ایران را به سوی آبادانی و پیشرفت هدایت کرد ..."
اما نکته ای که میخواهم خدمت دوستان عرض کنم مربوط به حوادث و اتفاقاتی در تاریخ نه چندان دور این کشور خلاصه میشود.آذر ماه اوایل دهه بیست! مسئله آزربایجان و فرقه دموکرات و پیشه وری !
نمیخواهم تکرار مکررات کرده باشم چرا که اکثر دوستان کم و بیش از چیستی و چرایی ماجرا با خبر هستند، ولی میخواهم بر روی دو اسم تاکید کنم: میرزا کوچک خان جنگلی و سید جعفر پیشه وری!
چرا اولی را به عنوان قهرمان ملی یاد میکنند و دومی را خائن به ملت و کشور؟
مگر فرق قیام میرزای جنگلی با پیشه وری چه بود؟ مگر همین پیشه وری وزیر میرزا کوچک خان نبود؟ مگر شوروی از میرزا حمایت نکرد؟...
کسی که بارها اعلام کرد و بیانیه داد : که با ارتجاع تهران مبارزه میکنیم، با دیکتاتوری مبارزه میکنیم، زیر بار ظلم نمیرویم، کسی که در اولین سخنرانیش تاکید کرد: " اولین کاری که باید کرد این زندان را تبدیل به دانشگاه می کنیم" و چنین می شود و در کمتر از چند ماه تلاش بی شائبه ای برای سازندگی شروع می شود .اصلاحات ارضی شروع می شود، تمام خیابانها در مدت کوتاهی سنگ فرش یا آسفالت می شود ، رادیو ملی افتتاح می شود ، حق رای برای اولین بار به زنان داده می شود و امنیت بی سابقه ای بر پا می شود . به قول قاضی آمریکایی که در خاطرات خود نوشته: «مردم برای اولین بار توانستند ماشینهای خود را شب در خیابان بگذارند بدون اینکه ترسی از دزدیدن لاستیک ماشین شان داشته باشند .» جلوی بازار سیاه بلیط قطار و گرانی اجناس گرفته می شود . کارهای فرهنگی وسیعی انجام می گیرد . مردم وحدت و همدلی عجیبی میابند و و و ...
چرا باید خائن خوانده شود و غیر قابل بخشش، ولی میرزای جنگلی چنین مقدس و قهرمان و اسطوره!!
یک بار در یک برنامه تلویزیونی شخصی همین سوال را از مجری و کارشناس برنامه پرسید: فرق پیشه وری و جنگلی چیست؟
کارشناس محترم جواب داد که این دو خیلی با هم فرق میکنند... (در همین حال تصویری از میرزا نشان داد که با ریش بلند و تسبیح به دست ژست گرفته است) شاید فرق عمده و اصلی این دو همین باشد! الله اعلم
متاسفانه این مساله هم همانند سایر مسائل اینچنینی با حب و بغض بیان میشود، یکی از پیشه وری اسطوره میسازد و شهید راه حق میداند و دیگری تجزیه طلب و کافر و دشمن مردم و خدا!
برگردیم به مقدمه این مطلب، نقش تاریخ و گذشته در آینده جامعه ما، و نگارش تاریخ درست !
چیزی که نمیتوان انکار کرد این نکته هست که این مسائل باید بدور از سیاسی کاری و هرگونه قصد و غرض تحلیل و بررسی شود، چیستی و چرایی بوجود آمدن چنین حرکاتی بررسی شود، نحوه پیداش و نتایج آن و هزار مساله دیگر! نه اینکه شخص شخیصی مثال آقای معتضد در صدا و سیمای ملی هر چه از دهن مبارکشان در می آید نثار فرقه دموکرات و شخص پیشه وری کند، و فردای آن روز با دیدن موج اعتراض ها به این برنامه، همه وقت خود را به تعریف و تمجید از هوش و ذکاوت و قلم پیشه وری در روزنامه آژیر صرف کند.
به هر حال منتظر میمانیم به روزی که حداقل گذشته ما را با سیاسی کاری تجزیه و تحلیل نکنند، در یک محیط علمی و آکادمیک چنین مسائلی مطرح شود و به یک نتیجه کلی برسیم که: چه کسی خیانت کرد و چه کسی نه!
21 آذر 1393 ، میانا