خدایا؛ اگه یه روز فراموش کردم خدای بزرگی دارم؛تو فراموش نکن که بنده کوچیکی داری ... ...

...

دلـتـنـگـی…؟ حـاضـر √ تـنـهـایـی…؟ حـاضـر √ غـــم…؟ حـاضـر √ جــدایـی…؟ حـاضـر √ عــشـــق…؟ بـلـنـدتـر مـیـخـونـم، عـــشـــق…؟ غـایـــــــب × بـاز هـم نـیـامـده..؟ غــیــبـتـش خـیـلـی وقـتـه از حـدِ مـجـاز گـذشـتـه مـیـلـ...

مَـــــــــردها ؛ زیـبــــاتــریـن دُخـتــــــرِ دنـیـا را دوستـــــــــــ نـــدارند ... آنـهـا دُخـتـــــــری را دوستــــ دارنــــد کـــه بـتــــوانــد دُنــیـایشان رو بــه زیـبــاتـــریــن شـکــل بـســـازد ... ...

چه لحظـــه دردآوریـــه، اون لــحظه کــه میپرسه: خوبیــ؟ بغض تو گلوتــ میپیــچه ... 5 خط تایپ میکــنی، ولــی بــه جــای enter ... همــه رو پاکــ می‌کــنی و می‌نویســی: خوبــم مرســی تو خوبـــــی؟ ...

دختر 5 ساله‌ای از برادرش پرسید :معنی عشق چیست ؟؟ برادرش جواب داد : عشق یعنی تو هر روز شکلات من را ، از کوله پشتی مدرسه‌ام بر میداری ، و من هر روز بازهم شکلاتم را همانجا میگذارم......

تا بوده ، همین بوده : همیشه دلتنگ اونی هستیم که نیست و حوصله کسی رو نداریم که هست ! بعد شکایت می کنیم از تنهایی هامون . . ....

قــایقَــت مــی‌شــوم! بــادبــانــَم بــاش! بگــذار هــر چــه حــرف، پشتمــان مــی‌زننــد مــردم؛ بــاد هــوا شــود، دورتــرمــان کنــد...!!!...

مــــــــــــــــــــــــادر...دندانم شکست ...برای سنگ ریزه ای که...در خوراکم بود !دردم گرفت ...نه برای دندانم ! برای کم سو شدن &nb...

دیگر نه "شلوار پاره" نشانه ی "فقر" است .... نه "سکــوت" علامت "رضــایت".... دنــیـــــــــــــــای غـــریـبـیــست ارزشـــــــــــها "عـــــــــــــــــــوض" شـده اند و "عـــــوضــــــــــی هــا"، بــا ارزش.... ...

هوایتکه به سرم می زنددیگر در هیچ هوایی ،،،نمی توانم نفس بکشم !عجب نفس گیر است هوایِ بی تو بودن ...!...

اد نزن وقتی کسی نیستکه به دادت برسهداد نزنشاید از سکوتت بفهمندکه چقدر درد و غم تو وجودته !!! ...

قند خون مادر بالاست ولی دلش اما همیشه شور می زند برای ما … اشکهای مادر مروارید شده است در صدف چشمانش ، دکترها اسمش را گذاشته اند آب مروارید ! حرفها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد ! دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش … ....

اتفاقهایی هست که حسرت آن تا همیشه باقی میمانند مثل حسرت یک بار دیگر بوسیدن دستان مادر …...

هی رفیق....زیادی خوبی نکن...!!!انسان است....فراموش کار است....!!!از تنهاییش که در بیایید تنهاییت را دور میزند...!!! پشت میکند به تو...به گذشته اش...!!! حتی روزی میرسد که به تو... میگوید شما...؟؟؟ ...

امیدوارم آنقدر خوبــــــــــــــــــ باشیم و زیبا زندگی کنیم که وقتی از خط پایان زندگی می گذریم کسی دست نزند... ...

قند خون مادر بالاست دلش اما همیشه شور می زند برای ما اشک‌های مادر , ...مروارید شده است در صدف چشمانش دکترها اسمش را گذاشته‌اند آب مروارید! حرف‌ها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد دستانش را نوازش می کنم داستانی دارد دستانش ...

پ مثل پـــــــــــــــناه پ مثل پــر پــــرواز پ مثل پــــــدر . . . بسلامتی همه پدرا ، فرشته های سیبیلوی روی زمین ...

عادت ندارم درد لم را به کسی بگویم..! پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم..! تا همه فکر کنند نه دردی دارم و نه دلی..! ...

مرا محکــم تر در آغوش خود بگیـر ... من هنوز هم نـمی خواهم تــو را ... به دسـت خاطرات " لــعنـتـی " بسپـارم ... ...

تنهایی تک واژه سنگینی است یک واژه است ولی عمق یک زندگیست سالها گذشت و تنهایی سلطان دلم شد سلطان دل غریب و حسرت کشم شد ای آشنا ، عالم تنهایی چه خوش است هرچه باشد از گدایی عشق خوشتر است …...

فکر کن الان هر آرزویی کنی برآورده میشه چه آرزویی میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟...