 |
رتبه کلی: 8884
|
|
|
توضیح برای عکس پرفایل
یک غذر خواهی به اعضای سایت بده کارم به خاطره عکس پرفایلم چون برای خیلی ها سو تفاهم درست شده که من جنس مونث هستم عکس پرفایل من عکس پرفایل خانم سجادی هست بعد حذف اکانت خانم سجادی نخواستم عکس پرفایلش از سایت حذف بشه برای همین عکسش پرفایل خودم کردم مثل مطالبش که توضیح دادم از اعض...
تاریخ درج:
۹۸/۰۸/۲۹ - ۲۱:۲۸ 4 نظر , 37
بازدید
اکانت خانم مریم سجادیGHAZAL2
خانم مریم سجادی هفت سال عضو فعال سایت بودن اما به دلایل شخصی حذف اکانت کردن منم چون تمام مطالب ایشون را جمع اوری کردم سعی می کنم به مرور زمان تمام مطالب ایشون توی اکانت خودم بگذارم تا وقتی سایت میانالی هست یاد خانم سجادی زنده باشه هر کس هم نظری داد به مطالب خانم سجادی د...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۲ - ۲۳:۳۱ 20 نظر , 209
بازدید
تقدیم به خانم مریم سجادی
تمام مطلب خانم مریم سجادی را کامل تراز سایت با ترجمه انگلیسی به وبلاگ تبدیل کردم
ادرسش میگذارم اعضای سایت خواستن دیدن کنند
http://www.maryamsajadi.blogfa.com/
این وبلاگ مورد تائید خانم سجادی هستند...
تاریخ درج:
۹۸/۰۸/۱۹ - ۰۷:۰۷ 1 نظر , 31
بازدید
دارم میرم خونه .خونه عشق
خانه ی پدری کجاست؟
خانه ی پدری آنجاست که همیشه و بی قید و شرط دوستت می دارند،
خانه پدری آنجاست که هر چقدر که نروی یا دیر بروی بدون سوال و گله منتظرت می مانند،
در خانه ی پدری
تو همیشه جوان ، زیبا و منحصر بفردی ،
خانه ی پدری امن ترین و راحت ترین جای دنیاست درست مثل آغوششان
و می دانی که ب...
تاریخ درج:
۹۸/۰۸/۱۹ - ۰۶:۵۲ 0 نظر , 21
بازدید
درد درمان
لبخندات
دارم میرم خونه . خونه عشق
خانه ی پدری کجاست؟
خانه ی پدری آنجاست که همیشه و بی قید و شرط دوستت می دارند،
خانه پدری آنجاست که هر چقدر که نروی یا دیر بروی بدون سوال و گله منتظرت می مانند،
در خانه ی پدری
تو همیشه جوان ، زیبا و منحصر بفردی ،
خانه ی پدری امن ترین و راحت ترین جای دنیاست درست مثل آغوششان
و می دانی که ب...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۴ - ۱۹:۴۰ 0 نظر , 34
بازدید
خاطرات
خواب دست نیافتنیترین فعل شب است!
هر شب دست و پای
خیالمان را "به تخت میبندیم"
و تاخود صبح، مشغولِ ترک اعتیادِ
خاطراتی هستیم که
بههنگام تنهایی سراغمان میآیند...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۴ - ۱۹:۳۸ 3 نظر , 38
بازدید
به دنبال ارامش
خوشبخت شدن را، گذاشتم روی
طاقچه برای روز مبادایم
اینروزها مدام دنبالِ یک آرامش
میگردم، آغوشی که بوی دوست
داشتنِ مادرم را بدهد ..
I"m fortunateWe have a niche for the dayThese days, they are constantly looking for a calmI"m looking for a lovely smileHaving my moth...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۴ - ۱۹:۳۷ 1 نظر , 35
بازدید
خنده های زورکی
به گریه مُبتلاترم
به بغض های پشتِ هم
به خنده های زورکی
که تَن نمیدهد به غم ...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۴ - ۱۹:۳۴ 1 نظر , 32
بازدید
....
خسته ام از حال خرابم
خسته ام از روزگار از چهره ام معلوم نیست...
خنده ام مصنوعی است،این واقعا معلوم نیست...
آدمی شادم میان دیگران اما چرااشک چشمانم ولی از دیدشان معلوم نیست...
شعرها و جمله ها شیرین براید از دلم این تلخی ،چرا شیرینی اش معلوم نیست...
خسته ام از گریه از نزدیک بودن های دورالتماس چشم هایم باز هم م...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۴ - ۱۹:۰۸ 0 نظر , 35
بازدید
کاش خواب مرا می دید...
عکس؟عکس است دیگر جانکه ندارد حرف که
نمیتواند بزند! نمیتواند خیلی کارها بکند
چون فقط یک عکساست میگفت عکست چقدر
آرام است عکس است دیگر، جان که ندارد خوب
مجبور است آرام باشد، مجبور است که
محفوظ بهحیا باشد مجبور است که با همهچیز
بسازد! مدت بسیار زیا...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۴ - ۱۹:۰۷ 0 نظر , 41
بازدید
مخاطب خاص ندارد
گاه آدم دلش میخواهد، روی صفحه مجازیاش
بنویسد: لعنتیترین! دلتنگم، آنقدر که:
بلندترین فریادها هم نمیتواند یک ذرهای از این
حناق کم کند. بنویسد و خلاص! آنقدر که حتی
فکرش را نکند اینهمه ماه صبوری
کردنش باد هوا می شود که کسی آن دورها هوا
...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۴ - ۱۹:۰۵ 2 نظر , 39
بازدید
سی سالگی
سی سالگی به بعد
که عاشق شوی
دیگر اسمش را نمی نویسی کف دستت
و دورش قلب بکشی
یا عکسش را بگذاری لای کتاب درسی ات
و هی نگاهش کنی
سی سالگی به بعد که عاشق شوی
یک عصر جمعه ی زمستانی
یک لیوان چای می ریزی
می نشینی پشت پنجره
و تمام ...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۴ - ۱۹:۰۴ 2 نظر , 39
بازدید
عاشقانه تاریخی
آغوش تو دروازه های تخت جمشید است
می خواستم تو پادشاه کشورم باشی
آتش کشیدی پایتخت شعر و شورم را
افسوس که میخواستی اسکندرم باشی
این روزها حتی شبیه سایه ات هم نیست
مردی که یک شب بهترین تعبیر خوابم بود
مردی که با آن جذبه ی چشم رضا خانیش
یک روز تنها علت کشف حجابم بود
در بازوانت قتلگاه کوچ...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۲ - ۲۳:۵۳ 0 نظر , 30
بازدید
طاعون
اصل سرماخوردگی اینست که بابای آدم اول بگیرد. به مامان بگوید: «یه سوپی چیزی بار بذار»
بعد بروند توی اتاق کوچکه، همدیگر را ماچ کنند. سرما را بدهد به مامان.
مامانِ آدم، نارنگی پوست بکند با آن دستهای نرمش، هی مفش را بکشد بالا،
هی دستمال را فرو کند زیر بینی بامزهاش و...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۲ - ۲۳:۵۰ 0 نظر , 31
بازدید
فراموشی
صبح از خواب بیدار میشوی و صورت نشسته زره جنگ میپوشی و آغاز به جنگیدن میکنی ...با لشکرِ غمها...لشکرِ دلتنگیها...لشکرِ نگرانی های آینده...لشکرِ خاطرات...لشکرِ گذشته...لشکرِ نیازهای عاطفی...لشکرِ مادیات...یک روزهایی آدم به خودش میآید و میبیند آنقدر ...
تاریخ درج:
۹۸/۰۵/۱۲ - ۲۳:۴۹ 0 نظر , 17
بازدید
|
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
تور زمینی مشهد مقدس ( با قطار ) 1398/09/24
شبهای جمعه در میانالی
|