(بسم الله الرحمن الرحیم)
در بخش اول از "شهوت کلام" به تعریف، اقسام و نکوهش بیهودگی از منظر شرع پرداخته شد.
در این بخش به ریشه ها و پیامده های زشت بیهوده گویی اشاره خواهد شد.
(4)ریشه های بیهوده گویی
عوامل ذیل، انسان را به وادی بیهوده گویی می کشاند:
1 - کنجکاوی بیجا
اشتیاق به دانستن چیزی که برای شخص سودی ندارد یا کاوش در مسائل غیر مفید، از عوامل مهم بیهوده گویی است، البته این نباید با مسئله کسب دانش و فهمیدن امور مفید و نیکو، اشتباه شود. مقصود از این عامل، حرص به دانستن چیزهایی است که فقط سرگرم کننده ولی بی فایده اند؛ مانند دانستن تعداد آجرهای خانه فلان شخص، یا پرسش از تعداد موهای سر خود.
2 - وقت گذرانی
گاه گوینده به اشتباه گمان می کند که وقت اضافی دارد و با سخن گفتن می تواند این وقت را پر کند؛ برای همین به سخن گفتن درباره هر چیزی پرداخته، وقت خویش را هدر می دهد.
3- حب جاه (جلب توجه)
سخن گفتن گاه برای جای گرفتن در دل دیگران است که در این حال، فرد با سخن گفتن می کوشد توجه دیگران را به خود جلب کند تا مردم به ارتباط با او تمایل نشان دهند.
(5): پیامدهای زشت بیهوده گویی
1 - تباه شدن عمر
کم ترین زیان کلام بیهوده برای شخص متکلم، تباه شدن عمر او است که بزرگترین سرمایه زندگی او شمرده می شود. آن چه انسان در این جهان به دست می آورد، به سبب عمر او است. انسان می تواند از این بخش زندگانی، برای جهان آخرت خود توشه بردارد و البته با گفتن سخنان بیهوده که هیچ فایده دنیایی و آخرتی ندارد، این فرصت از بین می رود. اگر زمانی را که صرف سخنان بیهوده می کند، به سکوت بگذراند و در سکوتش هم به یاد حق باشد، گنجینه ای بزرگ برای آخرت خویش ذخیره کرده است. افزون بر این ، انرژی خود را نیز نگاه داشته است.
2 - حقارت در اجتماع
کلام بی فایده و اضافی، سبب کاستی مقام گوینده می شود؛ زیرا هر سخنی به صورت معمول مخاطبی دارد و مخاطب با شنیدن سخنان بی ارزش از گوینده، ارج و منزلت پیش از شنیدن را برای او باور نخواهد داشت.
3 - درخواست پوزش
یکی دیگر از آثار زشت بیهوده گویی، این است که چه بسا سخنی بر زبان آورد یا برخوردی کند که از آن پشیمان شود و به ناچار از مخاطب عذر بخواهد؛ حال آن که در روایات آمده است : ((مؤ من وارد کلامی نمی شود یا کاری نمی کند که پس از آن عذر بخواهد.))
4 - زمینه سازی گناهان زبان
سخن بیهوده ، زمینه ورود انسان به وادی گناهان زبان را فراهم می سازد؛ زیرا بیهوده گویی ، از شهوت کلام سرچشمه می گیرد و این اشتها به سخن گفتن، خطرهایی چون غیبت، دروغ، فرو رفتن در باطل و...را در پی دارد.کسانی که شهوت سخن گفتن دارند، بسیار آسان تر از دیگران به گفتار حرام دچار می شوند. روشن است که بیهوده گویی و پر گویی ، انسان را به وادی گناه نزدیک می سازد؛ زیرا سخن درست ، اندک است و شخص پر گو برای سخن گفتن ، به نادرست روی می آورد؛ چنان که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرماید: من کثر کلامه کثر سخطه و من کثر سخطه کثرت ذنوبه و من کثرت ذنوبه کانت النار اولی به (فیض کاشانی ، المحجه البیضاء، ج 5، ص 196)؛ کسی که بسیار سخن گوید، خطایش فراوان می شود و کسی که خطایش فراوان شود کار بیهوده اش فزونی می گیرد و کسی که بیهوده کاری اش فزونی گیرد، دروغش افزون می شود و کسی که دروغش فراوان شود، گناهانش بسیار می شود...(دیلمی : ارشاد القلوب ، ج 1، ص 104).
گویا بیهوده گویان ، سخن را جزو رفتار خویش به شمار نمی آورند و برای همین است که به وادی هولناک گناه کشیده می شوند.رسول خدامی فرماید: من لم یحسب کلامه من عمله کثرت خطایاه و حضر عذابه (کلینی : کافی ، ج 2، ص 115، ح 15).
هر کس سخنش را از رفتارش به شمار نیاورد، خطاهایش زیاد و عذابش حاضر می شود.
5 - دوری از رحمت الاهی
بیهوده گویی، انسان را از رحمت خداوند دور می سازد. همان گونه که گذشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) در حدیث معراج فرمود: بر در پنجم دوزخ نوشته شده بود: درباره آن چه به کارت نیاید [= برای تو بی فایده است ]، بسیار سخن مگو که از رحمت خدا ساقط می شوی (محدث نوری : مستدرک الوسائل ، ج 13، ص 126، ح 14972).
6 - از دست دادن امور مفید
هنگامی که شخص به امور بی فایده سرگرم می شود، از آن چه مفید و سودمند است ، باز می ماند؛ یعنی نه تنها سودی نمی برد، بلکه منفعت های بسیاری را از دست می دهد. امیرالمومنین (علیه السلام ) می فرماید: من اشتغل بما لا یعنیه فاته ما یعنیه (آمدی : غررالحکم ، ص 477، ح 10943) هر کس خود را به چیزی که به کارش نیاید سرگرم سازد، آن چه را که به کارش آید از دست می دهد.
7 - نابودی خرد
عقل، انسان را به پیشرفت و کمال فرا می خواند. سرگرم شدن به امور زاید و بی فایده ، حرکتی در جهت خلاف فرمان عقل بوده، موجب نابودی آن می شود. از امیرالمومنین علی (علیه السلام ) نقل شده است : ضیاع العقول فی طلب الفضول (آمدی : غررالحکم ، ص 476، ح 10932) ضایع شدن عقل ها، در جست و جوی کارهای زاید است.
8 - گمراهی
بیهوده گویی موجب نابودی خرد می شود و با از دست دادن خرد، اندیشه به خطا رفته ، انسان ، راه کمال و سعادت را گم خواهد کرد. امیر مؤ منان می فرماید: وقوعک فیما لا یعنیک جهل مضل (آمدی : غررالحکم ، ص 477، ح 10948).
قرار گرفتن تو در آن چه به کارت نمی آید، نادانی گمراه کننده ای است.
9 - قساوت قلب
دوری از یاد خدا، دل را سخت می کند، و نتیجه پر گویی در آن چه به کار نمی آید، کاهش ذکر خدا، و سرانجام آن ، قساوت قلب است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: لا تکثروا الکلام بغیر ذکر الله فان کثره الکلام بغیر ذکر الله تقسو القلب ان ابعد الناس من الله القلب القاسی (علامه مجلسی : بحارالانوار، ج 68، ص 281، ح 28) سخن در غیر یاد خدا را زیاد نکنید. همانا سخن بسیار در غیر یاد خدا، دل را سخت می کند. همانا دورترین مردم از خدا، دل شخص سنگدل است.
10 - خستگی شنونده
بیهوده گویی ، افزون بر زیان های پیش گفته ، موجب ملامت و خستگی شنونده نیز می شود که این خود، بی میلی شنونده به هم سخن شدن با بیهوده گو را در پی خواهد داشت.
امیرمومنان علی (علیه السلام ) می فرماید: ایاک و کثره الکلام فانه یکثر الزلل و یورث الملل (آمدی : غرر الحکم ، ص 212، ح 4103) از پرگویی بپرهیز؛ زیرا بر لغزش ها می افزاید و کسالت و خستگی را به دنبال می آورد.
(6): راه های درمان بیهوده گویی
درمان بیهوده گویی از دو راه علمی و عملی ممکن است.
دقت در پیامدهای سخن بی فایده و یادآوری مستمر آن ها، سبب ترک این عادت ناشایست می شود. بیهوده گو باید بداند که عمر عزیزش بر نمی گردد؛ پس نباید آن را صرف کار بیهوده کند. اگر شدت علاقه ، او را به بیهوده گویی وا داشته است، بداند که با این کار عمر دوستش را تباه می کند؛ در حالی که می تواند با سخنان سودمند محبت خویش را ابراز کند.
به یادآوردن ارزش والای ذکر خدا و اندیشه در مبداء و معاد نیز او را بر ضد بیهوده گویی، تشویق و تحریک می کند. شناخت نقش گفتار در میان دیگر رفتار، گامی بسیار مهم در ترک بیهوده گویی است.
آن گاه که انسان به اهمیت نقش سخن در زندگی آگاه شود، دیگر به گفتار بی فایده روی نخواهد آورد. امام صادق (علیه السلام ) به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرماید: من راءی موضع کلامه من عمله قل کلامه الا فیما یعنیه (کلینی : کافی ، ج 2، ص 116، ح 19).
هر کس جایگاه سخنش را در میان رفتارش بشناسد، گفتارش جز در امور مفید، کم می شود.
سرگرم شدن به کارهای مفید و سودمند، کوششی مناسب برای ترک عادت بیهوده گویی است ؛ زیرا پرداختن به بیهوده گویی انسان را از کارهای سودمند باز داشته است ؛ پس برای ترک آن باید به ضدش عمل کرد.
امیرمومنان علی(علیه السلام) می فرماید: من اطرح ما یعنیه وقع الی ما لا یعنیه (آمدی : غررالحکم ، ص 477، ح 10946) کسی که آن چه را به کارش آید کنار گذارد، در آن چه به کارش نیاید [= مفید نباشد] قرار می گیرد.
پرداختن به ذکر، دعا، مسائل مفید علمی و ارشاد و تربیت ، از جمله امور مفیدی است که انسان را از بیهوده گویی دور می سازد.