دلمان خوش بود به وعده های بی عمل که این نعمت! هم از میانه گرفته شد. همه ما وعده قبلی هیئت دولت در سفر استانی به آذربایجان شرقی را یادمان هست. چه وعده هایی در مورد میانه داده شد؟ کدام وعده ها عملی شد؟ وضعيت دانشکده فنی و مهندسی بدتر شد و زمزمه اهدای ساختمان آن به دانشگاه پیام نور پیچید. آنچنان بی مبالاتی در تجهیز سخت افزاری و فکرافزاری بیمارستانهای میانه شد که طومارهای چند هزار امضایی و بسیج دهها سایت و وبلاگ و نشریه میانه هم نتوانست آن وعده ها را عملی کند. آنتن چهار بانده میانه به بزرگراه را فقط از طریق آنتهای تلویزیونی شنیدیم و هرگز قدمی در این ارتباط برداشته نشد. اصلاً وزارت راه و ترابری در مورد چنین پروژه ای اظهار بی اطلاعی کرد!. در مورد راه آهن میانه به تبریز ، میانه به اردبیل و دو لاینه کردن زنجان به میانه دلمان خوش بود به مراکز استانی تبریز، اردبیل و زنجان که لااقل به خاطر آنها نیم نگاهی به شهر ما بکنند ولی هرگز چنین نگاهی به ما نشد. حال ، دل بسته ایم به فولاد آذربایجان تا ببینیم چه می شود؟! کدام یک از وعده و وعیدهای دولت در سفر قبلی عملی شد؟ کدامیک 100 درصد به نتیجه رسید؟ از آن هزاران نامه مردم میانه که در داخل گونی ها ریخته می شد کدامیک خوانده شد. حقیر که به آن گونی ها اعتماد نداشتم نامه بلندی نوشتم و به دفتر ریاست جمهوری بردم و رسماً ثبت کردم. یک ماه، دو ماه، یک سال، دو سال گذشت آخرالامر نامه مفقود شد! آیا انتظار هست هزاران نامه و درد دل مردم بررسی و اقدام شود؟ ما نامه نانوشته و ناخوانده را هم می توانیم بخوانیم. محتوای آنها اشتغال، وام و ازدواج است که هر سه با اشتغال حل می شود. پس تنها یک مشکل داریم و آن بیکاری است. نیازی به اینهمه جار و جنجال ندارد. نمی دانم حافظه مردم عزیز میانه یاری می دهد یا نه؟ در نشست شهرستانی مسئولین میانه با وزیر در سفر دوره قبلی همین آقای رفرف ، فرماندار میانه، نرخ بیکاری میانه را کمتر از 7 درصد اعلام کرد. اعتراض ما فایده نکرد و وزیر محترم با خوشحالی تمام میانه را ترک کرد و (لابد!) به رئیس جمهور گفت: میانه هیچ مشکلی ندارد!. مکمّل سخنان آقای رفرف در آن زمان آقای حسینی نماینده وقت بود. ایشان در 5 دقیقه وقت ضیق خود چنان به تعریف و تمجید رئیس جمهور پرداخت که مجنون در مقابل لیلی چنان نگفته بود. ایشان به هیچ مشکل و درخواستی اشاره نکرد تا وزیر محترم شک کند که نکند قطعه ای از بهشت روی زمین افتاده است؟ الغرض! مگر وعده های قبلی عملی شد که به وعده های جدید دل ببندیم؟ ولی دست خودمان نیست که با همین وعده ها هم دلخوشیم ولی اینبار این وعده ها هم به ما داده نشد. در سفر دوم هیئت دولت به این استان از دویست و اندی مصوبه استانی، تنها تأکیدی بر وعده قبلی در مورد پروژه های راه آهن میانه شد که صد البته آنهم بخاطر تبریز است تا راه طولانی مراغه بیش از این آنها را نيازارد. در میانه کلنگ افتتاحی زده نشد و طرحی برای میانه تصویب نشد. آن وزیر به مراغه رفت و مراغه را مظلوم و مستحق امکانات بیشتر معرفی کرد. این وزیر میانه آمد و میانه را بالاتر از شهرهای دیگر معرفی کرد طوریکه نرخ بیکاری آن رو به کاهش است. یادم آمد ادعاي فرماندار عزیزمان که چند سال پیش گفته بود، در ذهن این وزیر مانده است. غافل از آنکه بیکاران میانه در جستجوی کار این شهر را بسوی شهرهای بزرگ ترک می کنند و طبیعتاً نرخ بیکاران آن کاسته می شود. هرچند مصوبات هیئت دولت بسته شد و دیگر افزوده نخواهد شد و هرچه بگوییم آب در هاون کوبیدن است، ولی بر اصحاب رسانه و اهل قلم و دلسوزان میانه است که اعتراض خود را به گوش مسئولین برسانند. کمترین نفع این اعتراض این است که بدانند که می دانیم که اگر بدانند نمی دانیم توهینی بزرگ به مردم ماست.